نمیدونی چقد تنهام دارم میسوزم از ریشه نمیفهمم از این دوری چه چیزی عایدت میشه نمیدونستم از اول که تو میری به این زودی نمیدونستی اما تو تمام زندگیم بودی دوری از خاطره ها ببین چیکار کرده باهات چشمای خیس من تا کی باید بشینه سر رات تمام درد من اینه که مجبوری ازم رد شی تو مجبوری به این رفتن تو مجبوری باهام بد شی ببین صبرم تموم میشه تا اسمت تو سرم میاد امان از دست روزی که دلم آغوشتو میخواد...
نظرات شما عزیزان:
برچسبـها :
mostafa |